کنفرانس Outcome Based Education (قسمت چهارم)
به عنوان مثال:
دستاوردهای زمان فارغالتحصیلی (خروجی) بایستی در تعریف پیشنیازهای مرتبطی که دانشجو در سالهای پایینتر باید بیاموزد سودمند باشدـ دستاوردهای مختلف را به صورتی مرتبط ارائه دهد :
آیا دستاوردهای علوم پایه و دستاوردهای بالینی و دستاوردهای متوسط (مراحل فرآیند بالینی و ارتقاء بهداشت با یکدیگر ارتباط منطقی دارند و در کنار هم یک تصویر بزرگ معنیدار میسازند (رویکرد holistic به پزشکی) یا اینکه دستاوردهای مختلف نامرتبط هستند؟
شکل 1. مدل سهحلقهای برای توصیف و طبقهبندی 12 دستاورد آموزشی
هاردن و همکاران (1999) مدل سهحلقهای را برای طبقهبندی دستاوردهای آموزشی (شکل 1) توصیف کردند که براساس سه حوزه فعالیتهای یک پزشک میباشد.
- حلقة داخلی نشان میدهد که یک پزشک توانایی انجام چه کاری را باید داشته باشد (وظایف یک پزشک) نظیر معاینه فیزیکی بیمار و به عنوان «انجام کار درست» در نظر گرفته میشود و میتواند معادل هوش تکنیکی (فنی) در طبقهبندی (مدل) هوشهای متعدد گاردنر باشد (گاردنر 1983) ]توضیح ویرایشگر: وقتی وظایف در قالب مراحل CP و HP تعریف شوند هر دانشگاهی به راحتی قادر است این مهارتها را روی هر Clinical presentation و بیماریهای مهمتر و شایعتر تحت لوای آن بیان کند پس چنین outcomeهای متوسطی این ویژگی را خواهد داشت که برای هر دانشکده پزشکی قابل تطبیق است مثلاً میتوان جای CPهای شایع و بیماریهای شایع و مهمتر مسبب آنرا نقطهچین گذاشت ولی صورت هدف (outcome) را نوشت تا هر دانشگاهی به فراخور ضرورتها نقطهچینها را پر کند بدین ترتیب با یک کارگاه توجیهی، هر دانشگاه ضمن رعایت اولویتهای خود طوری نیازهای منطقه خود (Neads Assessment) (شکایات و بیماریهای مهم تر و شایعتر) را تعریف خواهد کرد که با قالب کلی تعریف Outcomeهای کشوری هماهنگ است و مبنای استانداردهای کشوری خواهد شد زیرا علیرغم رعایت نیل به نیازهای بومی، outcomeهای متوسط یکسان نوشته شده است[.
- حلقه میانی، به روش صحیح انجام وظایف (مهارتهای) حلقه داخلی میپردازد: اجرای صحیح مهارت (وظیفه) مستلزم نکات زیر است:
فهم عمیق مهارت به صورت تئوریک (cognitive)، درک عمیق جنبههای انسانی و اخلاقی و رعایت آنها در حین اجرای مهارت (Affective)، توانایی تفسیر یافتههای جمعآوری شده (Reasoning) و توان تصمیمگیری مناسب بر اساس یافتهها (Decision - making). این به عنوان «انجام مطلوب کاردرست» در نظر گرفته میشود و معادل هوش خلاق (ابتکارات)، هوش تجزیه و تحلیل (Reasoning)، هوش عاطفی (Affective) و هوش تحصیلی (Cognitive) در طبقهبندی گاردنر است.
- حلقه بیرونی تعهدات فردی پزشک در قبال ارتقاء خویشتن را نشان میدهد.
«انجام درست کار درست توسط شخص شایسته» که این معادل هوش شخصی (فردی) است.
این مدل مبنایی واحد مشترک برای تعریف دستاوردهای آموزشی در (مؤسسات مختلف: توضیح ویرایشگر) آموزش پزشکی ارائه میکند. سه گروه بزرگی که حلقههای این مدل را میسازد در ردیف اول جدول 1 نشان داده شده است.
محل جدول 1 و 2
ردیف دوم جدول 1، 12 دستاورد آموزشی میباشند. 7 عدد از این دستاوردها مربوط به حلقه داخلی، 3 عدد مربوط به حلقه میانی و 2 عدد مربوط به حلقه بیرونی است.
×××
3 بعد در این مدل سهحلقهای از برخی جهات قابل شناسایی است. بعضی از این جهات یعنی اختلافات اساسی این 3 لایه در جدول 2 نشان داده شدهاند. این مدل سه حلقهای به دونات وارونه Handy تشبیه شده است. با خمیری در مرکز که مبین هسته مرکزی (7 دستاورد حلقه داخلی) یعنی آنچه که همة پزشکان صرفنظر از حوزة تخصصی خود باید قادر به انجام آن باشند و شامل دانش و مهارتهای کاملاً اختصاصی، شفاف و ملموس و در عین حال محدود به نکات کاملاً ضروری میباشد (هاردن و همکاران 1999)
×××
در مدل سه حلقهای، صلاحیتهای مستتر در outcomeهای حلقههای میانی و خارجی (ستون B و C جدول 1 و 2) نسبت به صلاحیتهای حلقه داخلی جنبة تخصصیتری داشته و معمولاً کسب صلاحیتهای حلقه داخلی پیشنیازی برای صلاحیتهای حلقه میانی و خارجی است.
مهارتهای حلقه داخلی جنبة کلاسیک داشته و مربوط به گذشته و حال هستند و گاهی با تغییر شرایط (نیازها) ممکن است بعضی از آنها از رده خارج شوند که طبعاً نباید موارد منسوخ را آموزش داد.
دستاوردهای حلقة میانی به آینده نگاه میکند و به پزشک قابلیت یادگیری با تغییر شرایط (Health profile) را میدهد. (مثلاً مهارت Problem-solving جزء این حلقه است: توضیح ویرایشگر).
در حلقه خارجی ایجاد ویژگیهایی در پزشک مدنظر است که به او قدرت سازگاری با تغییرات را بدهد. (سازشپذیری در مقابل شرایط جدید)
×××
دانش موجود در 7 دستاورد حلقه داخلی عبارتست از آنچه پزشک برای اندازهگیری فشار خون یا کنترل و درمان مریض با تیروتوکسیکوز لازم است بداند.
ـ دانش موجود در حلقه میانی تضمین کنندة درک عمیق بیمار و بیماری (cognitive) و اجرای ظریف و بسیار انسانی مهارتهای حلقه داخلی (Affective) است به نحوی که پزشک در نظر بیماران به عنوان فردی دلسوز، متبحر و آرامشدهنده معرفی میگردند.
ـ دانش کسب شده در حلقه خارجی ضامن پذیرش دستاوردهای آینده دانش پزشکی توسط پزشک و نتیجتاً ارتقاء صلاحیتهای وی در آینده است. (البته مشروط بر آنکه problem-solving را یک مهارت Generic بدانیم: توضیح ویرایشگر)
ـ مدل سه حلقهای همچنین، نیاز به یکسری روشهای تدریس و ارزشیابی را بیان میکند.
×××
«دستاوردهای 12 گانه»
7 دستاورد آموزشی که در حلقه داخلی قرار میگیرند توضیح میدهد که پزشک قاعدتاً توانایی انجام چه کاری را باید داشته باشد. این 7 دستاورد هر کدام به چندین صلاحیت میشکند. دستاوردهای واقع شده در این گروه را میتوان به روشنی تعریف کرد.
هر صلاحیت به نوبه خود به چندین مهارت اختصاصی شکسته میشود که هر مهارت به خوبی قابل مشاهده (ملموس) است (Observable) بسهولت قابل تدریس و در یک ایستگاه امتحان OSCE قابل ارزیابی است.
گروه اول شامل :
1ـ صلاحیتهای ذیل دستاورد مهارتهای بالینی :
پزشک باید در گرفتن شرح حال جامع و مرتبط از وضعیت پزشکی و اجتماعی بیمار و انجام معاینه فیزیکی صلاحیت داشته باشد. او باید توانایی ثبت و تفسیر یافتههای گردآوری شده و طراحی روش مناسب جهت تشخیص مسأله (تابلوی) بیمار و سپس Approach تشخیصی و رسیدن به تشخیص نهایی را داشته باشد.
2ـ صلاحیتهای ذیل دستاورد انجام تکنیکی (ابزاری) :
پزشک باید بتواند از ابزارهای نسبتاً پیچیده یا پیچیده جهت اقدامات تشخیصی یا درمانی در جوار بیمار (Bedside) بهرهگیری نماید. مهارت در بکارگیری این ابزارها، Technical skills نامیده میشود (یا Practical procedure) نظیر بخیه زدن زخم یا کاتتر گذاشتن.
3ـ صلاحیتهای ذیل دستاورد بررسیهای پاراکلینیک:
پزشک باید مقدمات انجام آزمایشات مناسب پاراکلینیک برای بیمار را فراهم کند و در تفسیر مناسب آنها در مواقع مقتضی کارآیی داشته باشد. این آزمایشات پاراکلینیک یا بر روی خود بیمار یا بر روی نمونههایی از مایع یا بافت گرفته شده از بیمار انجام میشود.
انجام این آزمایشات پاراکلینیکی معمولاً توسط پرسنل با تجربهای که برای این اقدامات تربیت شدهاند انجام میشود نظیر متخصص علوم آزمایشگاهی یا تکنسین رادیولوژی اما در برخی مواقع اورژانس، لازم است پزشک نیز در انجام این اقدامات پاراکلینیکی توانا باشد.
4ـ صلاحیتهای ذیل دستاورد درمان یا کنترل بیمار:
پزشک باید نسبت به تعیین درمان مناسب برای بیمار و اجرای درمان توسط خودش یا ارجاع بیمار به همکار مناسب دیگر برای اجرای درمانهای پیچیدهتر، کارآمد و شایسته باشد. بعضی از صلاحیتهایی که ذیل این دستاورد قرار میگیرند عبارتند از:
درمان دارویی یا جراحی و بعضی از عرصههای درمانی نظیر مراقبتهای اورژانس و توانبخشی.
5ـ صلاحیتهای مختلف طبقهبندی شده ذیل دستاورد ارتقاء بهداشت جامعه (Health promotion or process) و پیشگیری از بیماریها
به عنوان مثال پزشک عوامل تهدید کنندة سلامت افراد یا جوامع در معرض خطر را شناسایی کند. همچنین مثالی از صلاحیت دیگر: باید در انجام روشهای عملی به منظور خنثیسازی عوامل تهدید کننده سلامت جامعه (پیشگیری از بروز بیماریها بوسیله عوامل خطر) در حد اقدامات اولیه مهارت داشته باشد
این مورد به عنوان یک صلاحیت پایه مهم به موازات فرآیند بالینی شناسایی شده است.
6ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل مهارتهای ارتباطی :
پزشک باید در مجموعهای از مهارتهای ارتباطی شامل مهارتهای نوشتاری (کتبی) و زبانی (شفاهی)، چه به صورت چهره به چهره (حضوری) و چه به صورت تلفنی تبحر داشته باشد. او باید بتواند این ارتباط را به صورت مؤثر با بیمار، بستگان بیمار، مردم و همکاران برقرار کند زیرا در صورت عدم وجود این مهارتهای ارتباطی، روند گرفتن یا دادن اطلاعات تخصصی مختل میشود.
7ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل بازیابی و بکارگیری اطلاعات (مثلاً صلاحیت در کاربرد فنآوری اطلاعات)
در ثبت، بازیابی و تحلیل اطلاعات با استفاده از روشهایی نظیر کامپیوتر صلاحیت داشته باشد.
×××
گروه دوم دستاوردها مربوط به حلقه میانی است و توضیح میدهند که چگونه پزشک میتواند به 7 صلاحیت شرح داده شده در گروه اول دست یافته و چگونه آنها را به انسانیترین وجه ممکن اجرا کند، همچنین چگونه از عهده حل مسائل ناشناختهای که در آموزشهای وی نبوده، برآید :
1ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل دستاورد ”درک عمیق مفاهیم زیربنایی“صلاحیت در جنبههای تئوریک علوم بالینی، علوم پایه، علوم اجتماعی و انسانی) :
پزشکان باید درک عمیقی از مبانی تئوریک علوم پایه ـ بالینی و اجتماعی داشته باشند که پیشنیاز دستیابی به مهارتهای فرآیند بالینی و بهداشتی هستند. آنها نه تنها باید توانایی انجام وظایف ذکر شده در 7 دستاورد فوق را داشته باشند بلکه انجام وظایف عملی فوق باید آگاهانه باشد (نسبت به کاری که میخواهند انجام دهند آگاهی تئوریک داشته باشند) شامل آگاهی از ابعاد اجتماعی روانی مهارتها و توجیه اینکه چرا به این صورت انجام میشوند. این مورد در طبقهبندی گاردنر تحت عنوان هوش دانشگاهی (هوش تئوریک یا آکادمیک) قلمداد میگردد.
2ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل دستاورد «احترام به عواطف و احساسات بیمار، جامعه، همکاران» که با درک عمیق رفتارهای مناسب (Attitudes) ،درک عمیق وظایف قانونی پزشک (قوانین بازدارنده خارجی یا همان پزشکی قانونی)، درک عمیق وظایف اخلاقی پزشک (قوانین بازدارنده درونی یا همان اخلاق پزشکی) میسر است:
پزشک باید در اجرای صلاحیتهای مندرج در 7 دستاورد گروه اول، عواطف و احساسات بیماران را در نظر بگیرد. در این مورد سه ابزار به کمک پزشک میآید رفتار خارجی مناسب (نگرش مناسب یا همان کردار و گفتار نیک )، آموزش اصول اخلاقی (پندار نیک یا ثبت خوب)، آموزش قوانین جزایی (پزشکی قانونی)
به کمک این سه ابزار پزشک میتواند کلیة صلاحیتهای مندرج در 7 دستاورد گروه اول را به شکلی بسیار انسانی و بدون خدشهدار کردن عواطف و احساسات بیماران، اجرا کند. مهارتهایی نظیر اخذ رضایتنامه کتبی، محرمانه نگهداشتن اطلاعات بیماران و احترام به آداب و سنن اقوام مختلف در یک جامعه چند قومی ذیل صلاحیتهای مندرج در این دستاورد میگنجند.
3ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل دستاورد «آموزش روش طراحی الگوی حل مسأله (استدلال بالینی) و تصمیمگیری و قضاوت در خصوص مشکلاتی که دانشجو در طول دورة تحصیل نیاموخته است و آموزش روش علمی»
به این معنی که پزشکان باید قضاوت بالینی و طبابت بر مبنای شواهد آماری و مستندات را در طبابت خود بکار گیرند. یعنی یافتههای تحقیقاتی را به خوبی درک و در موارد ابهام یا اختلافنظر میان متخصصین (که پاسخ دقیقی وجود ندارد) در طبابت خود بکار گیرند. صلاحیت دیگر مندرج در این گروه دانستن جنبههای تئوریک روش تحقیق (طراحی پروپوزال و علم است در اینصورت پزشک قادر است در مواردی که با سؤالات بیپاسخ و ابهامات برخورد میکند از عهده یافتن پاسخ برآید.
طبابت در بعضی موارد به تشخیص فوری و درمان بیتأمل نیاز دارد در این مواقع آموختههای ما از اساتید، سودمند است که در 7 دستاورد اول آموخته میشود (نسخههای از قبل موجود) . اما در بعضی مواقع لازم است برعکس با تأمل و صرف وقت کافی و بدون عجله با تجزیه و تحلیل کافی و رجوع به کتب و مقالات (مستندات) و خودآموزی (Reflection) به تشخیص و درمان مبادرت نماییم.
صلاحیت دیگر مندرج در این دستاورد این است که گاهی نیز لازم است از خلاقیت خود در حل مشکلات بیپاسخ بهره بگیریم.
×××
2 دستاورد آخر مربوط به حلقه خارجی ضامن ارتقاء فردی پزشک به عنوان یک فرد حرفهای در تمام دورة طبابت میباشد و در طبقهبندی Gardner تحت عنوان «هوش فردی» است
×××
1ـ توجه به نقش خود به عنوان یک پزشک در سیستم ارائه خدمات بهداشتی درمانی:
پزشکان باید به سیستم ارائه خدمات و نقش خود در آن سیستم کاملاً آشنا باشند ضمناً نقش سایر حرفههای مربوط به سیستم را شناخته و به رسمیت بشناسند چهار نقش عمدهای که یک پزشک باید در این سیستم انجام دهد عبارتند از طبیب، آموزگار، مدیر و محقق. پزشک باید با رضایت خاطر و با کمال فروتنی در تحقیقات یعنی گردآوری شواهد و مستندات که زیربنای طبابت علمی است، مشارکت کند (همواره مصرفکننده اطلاعات نباشد) این بند همچنین تأکید مینماید که اغلب پزشکان لازم است گاهی در مسؤولیتهای آموزشی و مدیریتی نیز همکاری کنند.
2ـ صلاحیتهای طبقهبندی شده ذیل دستاورد هوش و استعداد برای پیشرفت فردی :
بدون شک پزشک برای اهتمام به امر طبابت باید از ویژگیهای فردی خاصی برخوردار باشد. یکی از این ویژگیها توانایی خودآموزی (یادگیری فعال از طریق بحث گروهی با هم رتبهها و مهارتهای مطالعه فردی) میباشد. ویژگی دوم قدرت خود ارزیابی است تا ضعفهای خود را در زمینه مهارتهای عملی کشف نماید. با برخورداری از این دو مهارت، پزشک میتواند مسؤولیت ارتقاء حرفهای، و سلامت خویش را نیز بر عهده بگیرد. صلاحیتهای دیگر ذیل این دستاورد عبارتند از :
صلاحیت در خودتنظیمی (self-regulation که شامل سه مهارت است که در جدول 1 منعکس شدهاند)،
صلاحیت خود برانگیزندگی (Motivation)، و
صلاحیت در انتخاب خط مشی حرفهای خود (Career choice).
قابل ذکر است که مهارت خود ارزیابی جزء صلاحیت خودشناسی (Self-awareness) طبقهبندی شده است.
مزایای مدل آموزش بر مبنای دستاورد
مدل توصیف شده، چند مزیت دارد:
1ـ یک رویکرد شفاف، سهل و مبتنی بر عقل سلیم برای مرتبط ساختن دستاوردهای آموزشی یک برنامه آموزشی ارائه میدهد.
طبق تجربه نویسندگان این مدل برای استاد و دانشجو به سادگی قابل فهم است. دارای جزئیات کافی برای انتقال مفهوم خود بوده اما نه به حدی که دانشجو و استاد را گیج نماید.
2ـ یک ایراد وارده به بسیاری از کوریکولومهای فعلی این است که لیست بسیار بلندی از اهداف آموزشی خود را به صورت مبهم و سطحی ارائه میدهند که هیچ نوع ضمانتی برای دستیابی دانشکده پزشکی به اهداف اختصاصی ایجاد نمیکند. درحالی که مدل فوق با بیان شفاف دستاوردهای خروجی به صورت کلی (مقیاس کلان) باعث التزام دانشکدههای پزشکی به شفاف نمودن اهداف آموزشی خود و نیل به آنها خواهد شد.
3ـ این مدل بر رویکرد تلفیقی و جامع به آموزش پزشکی و مرتبط ساختن بین دستاوردهای مختلف تأکید دارد.
این حقیقت که در این مدل کل دستاوردها را میتوان در یک ورق A3 نشان داد، به خواننده اجازه میدهد تا تصویر وسیع را دیده و آن را کاملاً درک کند. بنابراین میتواند به عنوان ابزاری در طراحی و ارزیابی کوریکولوم استفاده شود. و مواردی را که به طور نسبی در کوریکولوم فعلی نادیده گرفته شده یا سهواً حذف گردیدهاند مشخص میکند.
×××
4ـ این دستاوردها احتمالاً قابلیت تطابق و همگونی با نیازهای محلی را دارند در حالیکه از منطقهای به منطقه دیگر (از دانشکدهای به دانشکده دیگر) تأکید نسبی به دستاوردهای مختلف و تعریف اهداف اختصاصی ذیل صلاحیتهای هر دستاورد تغییر میکند. با این حال 12 دستاورد کلیدی یک دستورالعمل مشترک در اختیار همه دانشکدهها قرار میدهد تا دستاوردهای اختصاصی متناسب با نیازهای بومی خود را بر اساس آن تعریف کنند. اشتراک 12 دستاورد کلیدی میان کلیه دانشکدهها، علیرغم تفاوت اهداف اختصاصی مقایسه آنها را نیز امکانپذیر میکند.
5ـ دستاوردهای آموزشی با مهارتهایی که در عرصه واقعی طبابت مورد نیاز است مرتبط هستند. این ارتباط (ارتباط با واقعیات) دستاوردهای آموزشی تعریف شده با نیازهای شغلی (Validity)، (زیرا بر اساس واقعیات تعریف شدهاند) باعث میشود با احتمال بیشتری بوسیله اساتید بالینی مورد قبول قرار گیرند.
6ـ این مدل ابزار سودمندی جهت ارزشیابی است.
Howie و همکاران (2000) توضیح دادهاند که چگونه با کاربرد یک Logbook که براساس 12 دستاورد طراحی شده بود (به عنوان بخشی از نمره امتحان نهایی دوره پزشکی عمومی) به ارزیابی کوریکولوم پرداختهاند.
7ـ این مدل به رفع تنش بین آموزش بالینی (عملی) و تئوری کمک میکند و در دستاوردهای 1 تا 7 صلاحیتهای عملی لازم برای طبابت مؤثر را کسب میکند. یک پزشک ممکن است در پایان دورة عمومی در انجام وظایف کلینیکی خود توانمند باشد لیکن فاقد قابلیتهایی باشد که در دستاوردهای 8، 9 و 10 منعکس شده است. بنابراین دستاوردهای 8 الی 10 ابعاد ضروری دیگر را مورد تأکید قرار میدهد.
مثلاً در دستاورد 8، ظاهراً علیرغم اشاره مجدد به علوم پایه و بالینی منظور تکرار مکررات نبوده بلکه در اینجا بیشتر منظور محکمکاری (جنبههای تئوریک) علوم پایه و بالینی به شکلی است که زیربنای درک عمیق وظایف عملی (کلینیکی و بهداشتی) 7 دستاورد اول ایجاد شود در اینصورت دیگر به علوم پایه و بالینی (دوره فیزیوپاتولوژی) تنها به عنوان مقدمهای بر کورسهای بالینی نگریسته نمیشود که باید آموخته و به زودی هم فراموش شوند. دستاورد 9 ویژگیهایی را در پزشک ایجاد میکند که بتواند در برخورد با انواع فرهنگها، طوری طبابت کند که احساسات و عواطف و حقوق انسانی بیمار، گروه مردم و همکاران خدشهدار نشود در نتیجه وی در نزد سایرین به عنوان پزشکی والامقام معرفی خواهد شد. در دستاورد 10 ویژگیهایی را کسب میکند که در برخورد با مسائل مبهم و پیچیده و تدریس نشده در حیطه بهداشت و درمان بتواند به تنهایی مشکل را حل نماید.
8ـ این مدل مفهوم فارغالتحصیلی را به خوبی مشخص میکند. برای نوشتن 12 دستاورد، در واقع بر ویژگیهایی تأکید نمودهایم که به طبابت استحکام لازم را بدهد. نیز ارتباط تنگاتنگ دستاوردها که دانشجو، باید بیاموزد رعایت شده است تا درک عمیق آموختهها تضمین شود. در نوشتن این 12 دستاورد، ارتباطات تنگاتنگی بین آنها ایجاد کردهایم به این امید که به مرور زمان همدیگر را تقویت نمایند. در ضمن هر دستاورد به استناد دستاورد دیگری خواهد بود که پزشکی متکی بر مستندات را تقویت خواهد کرد.
9ـ دستاوردهای 11 و 12 ارتقاء فردی پزشک را در زمینة حرفه خود تضمین میکند زیرا خصوصاً دستاورد 12 به وی قدرت ارزیابی کمبودهای خویش در زمینة صلاحیتهای قبلی و سپس رفع آنها را اعطا میکند.
10ـ تأکید بر 12 دستاورد کلی و سپس رویکرد رو به عقب Retrograde برای استخراج اهداف اختصاصی، طراحی کوریکولوم و مقایسه دانشکدههای مختلف را تسهیل میکند.
در گذشته رویکرد به این شکل بود که طراحان کوریکولوم ابتدا اهداف اختصاصی (lower level) در حوزههای دانش، نگرش و مهارت را طراحی میکردند سپس به فراخور علایق دانشکده خود به گونهای این اهداف اختصاصی و کوریکولوم را سازماندهی میکردند که در راستای علایق دانشکده باشد (بنابراین فرآیند آموزشی حاصله میان دانشکدهها یکسان در نمیآمد و به همین دلیل معلوم نبود این فرآیندها به دستاوردهای یکسانی برسند و نتیجتاً مقایسه کوریکولومها (بر اساس Output آنها) میسر نبود. (این عدم یکپارچگی اهداف کلی، مانع مقایسه دانشکدههای مختلف میشود) اما این رویکرد Retrograde (از کل به جزء) سبب میشود برونده دانشکدههای مختلف در سطح کلی (12 دستاورد) یکسان باشد.
11ـ این چارچوب قابل استفاده در تمام مراحل دوره آموزش پزشکی میباشد و میتواند در آموزش دورة قبل از فارغالتحصیلی (عمومی)، بعد از فارغالتحصیلی (تخصصی و فوق تخصصی) و آموزش مداوم استفاده شود که باعث تسهیل پیوستار آموزش پزشکی و تسهیل ارتقاء از یک مرحله به مراحل بعدی میشود.
12ـ مطالعات اولیه چارچوب مشابهی را پینشهاد میکند که میتواند در سایر رشتههای وابسته به پزشکی بکار رود. این امر به درک نقش و تعریف دقیق شرح وظایف حرف مختلف مؤثر در ارائه خدمات بهداشتی درمانی و طراحی برنامه آموزشی مشترک برای حرفههای مختلف وابسته به پزشکی را تسهیل میکند.
منبع:
«مسئولین گروه برنامه آموزشی پزشکی اسکاتلند مارس 2000»
Scottish Deans’ Medical Curriculum Group - August 2007
Outcome base education
Tommorrow doctors
GMC
University of brown
- ۹۴/۰۶/۲۰